Sunday, 2024-05-19Welcome, Guest! | RSS
Home » 2011 » September » 26
از دست تو ای مرگ که عالم بفغانست
 این خاک سیه مدعی و دشمن جانست
 کس را خبری نیست از آنها که برفتند
 آیا که چسان واقعه با گمشده گانست
 رفتند ازین دهر وکسی نامده وابس
 یاران وعزیزان بدل خاک نهانست
 نامد زجهان عدم فردی بدنیا
پرسیم که احوال عزیزان بچسانست
منزل نشود آخر ومحمل نشود کم
این قافله هر روز که پیوسته روانست
همسایه وخویشان وعزیزان همه رفتند
 مرگ بیخبر آید بسر پیر وجوانست
 انصاف ومروت نبود در دل مردم
 آثار قیامت که باین وقت وزمانست
 در خوف و رجایم زمنزلگه تاریک
 جز اینکه بگویم که ما را چه توانست
جز فضل خدا چاره نداریم دگر هیچ ... Read more »
Views: 533 | Added by: Rafijan | Date: 2011-09-26 | Comments (1)