Tuesday, 2024-05-07Welcome, Guest! | RSS
Home » Entries archive
«چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است» این مصراع از شعری است که ناظم ِ آن را نگارنده نشناخت: پرسی که تمنای تو از لعل لبم چیست آنجا که عیانست چه حاجت به بیانست طبسی حائری در کشکولش آن را به این صورت هم نقل کرده است: خواهم که بنالم ز غم هجر تو گویم آنجا که عیانست چه حاجت به بیانست ولی چون بنیانگذار سلسله گورکانی هند مصراع بالا را در یکی از وقایع تاریخی تضمین کرده و بدان جهت به صورت ضرب المثل درآمده است، به شرح واقعه می پردازیم: ظهیرالدین محمد بابر (888 - 937 هجری) که با پنج پشت به امیر تیمور می رسد، مؤسس سلسله گورکانیه در هندوستان است. بابر در زبان ترکی همان ببر- حیوان مشهور- است که بعضی از پادشاهان ترک این لقب را برای خود برگزیده اند. بابر پس از فوت پدر، وارث حکومت فرغانه گردید؛ ولی چون شیبک خان شیبانی اوزبک پس از مدت یازده سال جنگ و محاربه او را از فرغانه بیرون راند، به جانب کابل و قندهار روی آورد. مدت بیست سال در آن حدود فرمانروایی کرد و ضمناً به خیال تسخیر هندوستان افتاده در سال 932 هجری پس از فتح پانی پات، ابراهیم لودی پادشاه هندوستان را مغلوب کرد ... Read more »
Views: 446 | Added by: Rafijan | Date: 2011-06-08 | Comments (0)


Life to me

Life is every where
It is in you now and forever it shall stay
Life is the wind blowing sideways
Life is the winter and the summer
I am Life You are Life We are Life
I love Life and Life loves me
Life and I play beneath the midnight sun
Life and I play beneath the morning moon
Life brings me soup when I am ill
Life kisses me good night and greets me with a smile
Life is sad and it is lonely
Life is evil and Life is blunt
Life is a true friend and never lies
I am Life You are Life We are Life

Views: 352 | Added by: Rafijan | Date: 2011-06-07 | Comments (2)

« 1 2 ... 5 6 7